شخصی

ساخت وبلاگ
  چشمانم را باز می کنم و حس می کنم زنده ام !  این گرمای فصلی از تابستان و احتمالا مرداد است ! ولی خب این فقط یک گمان بیش نیست ! اطرافم را نگاه می کنم ، تو نیستی ! دیگر شاید هرگز نبینمت ! گریه ام می گیرد ! آه ! به حال مرگ گریه می کنم ! مادرم من را در آغوش می گیرد و کمی آرامم می کند ! چشمانم را می بندم و سعی می کنم  دوباره صورتت را به یاد بیاورم شاید بتوانم بعد ها دوباره پیدایت کنم ؛ اگر نتوانم دوباره بیابمت چه ؟! سعی می کنم بمیریم، با تمام تلاشم برای تمام شدنم سعی می کنم حتی نفس  نمی کشم ! دکترها هجوم می آورند ! حتی خیالت را هم به زور کتک از حافظه ام پاک می کنند ! دیگر ح شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : چندان که چون نظر از وی باز گرفتم, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 230 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

زمانایی هست که نمی دونی خوشحالی یا غمگین ، با این وجود حالت بعد از مدت ها خوبه و اصلا نمیخوایی به خواب اجازه بدی ازین لحظه ها دورت کنه ، به تمام هشیاریت نیازی داری تا از تمام این لحظات استفاده کنی ولی یه ترسی توی دلت مدام میگه نخواب چون ممکنه از خواب بلند شی و متوجه بشی تمام هشیاری قبل از خوابت یه خواب بوده !!!

... من چرا اینا رو اینجا می نویسم ؟!

شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : ساعت چنده,ساعت چنده به انگلیسی,ساعت چنده امروز,ساعت چنده الان دقیق,ساعت چنده اکنون,دربی ساعت چنده,اذان ساعت چنده,والیبال ساعت چنده,الان ساعت چنده به وقت ایران,افطار ساعت چنده, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 184 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

      این شعر برای تو است همان که باید داشته باشیش همان که یک نفر باید با اشک برایت سروده باشدش البته اشک هام روی گونه هام نیست به زمان سرودن این شعر اشک های من آن زمان که روی شانه هایم ریخت ریخته شدند ،  نه ! قبلتر ، آن زمان که ضمایر دست از نشان دادن برداشتند نه! قبل تر ...  از آن زمان که خواستم خودم نباشم ، خواستم از خودم دورتر شوم آن زمان که دیدمت این شعر توست ، نه ! این شعر تو نیست ، این شعر من است که باید داشته باشمش ، باید برایش اشک بریزی، اکنون من آن دخترم که باید شعری داشته باشد ، آن که باید شانه هایت را به او ببخشی تا به وقتش اشک بریزد - اکنون من آن دخترم شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : name,meaning,m,gif,like clockwork,and justice for all,symbol,es6,lost,l, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 230 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

 

5si3_10978558_831559290225324_1243881925986022540_n.jpg

 

پ ن :نبودم چون بلگفا نبود !!!

+ آدرس وبلاگ فراموش نشه

شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : آرامشم کو, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 242 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

  میان قهر کردنمان به صحفه ی حوادث فکر می کنم و از بر(حفظ) برایت شعری زمزمه می کنم تا آرام شوی ... ولی تو آنقدر درگیر حذ (حظ!) بردنت هستی که حتی متوجه آن نمی شوی که شعر شاملو در کیهان چه می کند و در این میان احساس می کنم دوچرخه سواری در یکی از چهار راه های مغزم تصادف کرده و تمام برگه هاش زیر ماشین ها و روی خون هاش پخشند و سعی می کنم خودم را با موزیکی لایت توی یکی از تاکسی های گند و گرم  به تمام این کشت و کشتار ها بی اهمیت نشان دهم !   شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : باید درباره هنر ایران حرف زد,بايد درباره هنر ايران حرف زد, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 172 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

 

مامانم می گه غروب پنجشنبه های آخر سال، دعا بیشتر میگیره
می گم آره ! جمعه هاشم همینطوریه !

#غروب_آخر_سال
#دیالوگهای_خیالی_من

 

TALBd

شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : سال نو مبارک,سال نو مبارک translation,سال نو مبارک pronunciation,سال نو مبارک به انگلیسی,سال نو مبارک وکتور,سال نو مبارک عشقم,سال نو مبارک 1394,سال نو مبارک عاشقانه,سال نو مبارک متحرک,سال نو مبارک 2015, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 220 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

 

 

+ پاشو بریم 

-صب کن شاید برن ! 

 

شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : بیخیال,بیخیال دنیا,بیخیال فردا,بیخیال به انگلیسی,بیخیالی,بیخیال دنیا شادی امینی,بیخیال ترس مثل شیر پشتتم,بیخیال همه چی,بیخیال مهدی احمدوند,بی خیال سیاوش قمیشی, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 186 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57

    در مورد زندگی ، چیز زیادی نمی دونم ! جالب تر اینه که بر خلاف قبل فکر می کنم ، نمی فهمم ! یعنی از بقیه کم تر می فهمم ! چیزایی که همه راحت باهاش کنار اومدن و فهمیدنشون برای من مثل بحرانِ فرار از زندان می مونه !!! مسخره ! درکل خواسته های مهم و چیزای مهم داره کم رنگ میشه و متاسفانه چیزی به جاش رنگ نمی گیره ! لحظات دارن می گذرن و من فقط دارم ردشون می کنم ! زمان ، مکان ، خودم ، ذهنم به هیچ کودوم اعتماد ندارم و حتی دیگه به چشمامم اعتماد ندارم! فکر می کنم اگه راستش رو بخواید بدونید ، اون چیزی که روبروتونه پشت سرتونه ! ولی چون تصویرش توی مغز مثل یک تصویر مجازی ساخته میش شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : یادداشت های زیرزمینی,یادداشت های علم,یادداشتهای زیرزمینی داستایوفسکی,یادداشت های یک دیوانه,یادداشت اندروید,یادداشت های علم جلد 6,یادداشت,یادداشت های شهرزاد,یادداشت های کودکی,یادداشت مهندس خدایاری, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 8:57